روز های منقبضانه !
این روزا یه کلمه خیلی از زبون من شنیده میشه: انقباض ! و البته عبارت " چیزی نیست انقباضه ! " خطاب به آقای پدر !
روزی چند بار انقباض به راهه ، و البته چنان نفسم میگیره که کلا همه بدن قفل میکنه و هیچ کاری حرکتی نمیتونم بکنم ، آقای پدر هم که تنفس عمیق منو میشنوه فوری میگه خوبی؟ و جواب میگیره آره چیزی نیست انقباضه !
دو هفته س که ویزیت های دکتر هفتگی شده ، هفته قبل که اوضاع خوب بود ، وزن گیری نداشتم البته ، این هفته با تلاشی مضاعف به خوردن مشغول شدم !
رژیمم رو طبق پیشنهادی که دکتر تغذیه قبلا داده بود یه تغییراتی دادم مثل ، تغییر همه لبنیاتی که میخورم به پرچرب ، و یه خورده هم قاچاقی خودم تغییرات دادم ! هه ... مثل اضافه کردن بستنی به عصرونه ! اضافه کردن یه خورده میوه . و کلی پلو و ماکارونی خوردن و کباب و خلاصه که یه جورایی رژیم رو کلا بیخیال شدم ! و خب نتیجه داد و این دفعه دو سه کیلو !!! (به حساب ترازوی مشکوک دکتر!) اضافه کرده بودم.
بعد م معاینه کرد و یه سونوی مختصری!!! هم کرد و گفت احتمال میده آب دور جنین کم شده و قرار شد فردا زود برم سونو بررسی بشم ، حالا وزن نی نی هم شاید بگه این جوری میفهمم این همه خوردن به نفع نی نی شد ؟ یا فقط خودم گامبالو شدم ! آخه قشنگ شکمم یه سایز بزرگتر شد این هفته جوری که نافم رو به نابودی داره میره !
خدا کنه اوضاع آب دور جنین خوب باشه ، چون این بار خانم دکتر گفت اگه آب دور جنین کم باشه مجبوریم زودتر نی نی رو دنیا بیاریم ! خدایا یکی به این دکتر جان بگه ما کلا بنا نیست این نی نی رو زود تر در بیاریم ! میشه لطفا؟!