ویزیت و سونوی هفته سی و پنج
یکشنبه ، ( امروز چهارشنبه س ) بلخره رفتیم سونوگرافی ! روز قبل هم دکتر بودم که نسخه سونو رو نوشت ، آزمایشات رو باز بررسی کرد ، باز برای قند هشدار داد و حتی گفت اگه قند بالا بمونه نمیتونیم ریسک کنیم تا زایمان طبیعی و زودتر سزارین میکنیم ! آخه چرا؟!
تازه با معاینه شکمی گفت همه چی خوبه ولی نی نی ریزه ! درشت نیست ! عجیبه ها! آخه از عوارض دیابت بارداری همین درشت شدن نی نی هاست !
البته با وجود رژیمی که دارم برای کنترل قند دوماهه وزنی اضافه نکردم و خب معلومه نی نی گامبالو نمیشه !
من که هیچ مسئله ای با چاقالو نبودن نی نی ندارم ، هم واسه زایمان راحتتره ، هم اینکه خیالم راحته که دیابتم کنترل شده و اثری روی پسرکم نداشته ، اما خب ! دلم نمیخاد نی نی فسقلی یا ضعیف باشه!
و تازه مجبور هم بشم بر خلاف میلم سزارین هم کنم!
واقعا نخوردن ها سخت شده ! مشکل اینه من آدم شکمویی هم نیستما! فقط دوست دارم آزاد باشم واسه خوردن ، هی مجبور نباشم قاشقای غذا رو بشمرم، یا نگاهم به ساعت باشه که بعد از چه ساعتی نخورم و اینجور چیزا
آه ه ه ! که دلم لک زده برای یه صبحونه ی جانانه با فرنچ تست ، پنکیک با نوتلا ! وای وای ! حلیم! یه قهوه با شکلات ! اصلا یه نون خامه ای بزرگ!!!!!
هییییی این چهار هفته هم چشم میبندیم به روی خوشمزه های عالم!
آها ! راستی نگفتم ، تو سونو هم همه چی خدا روشکر خوب بود، پسرک کاملا همه جا شو ! نشون داد و تا تونست وول خورد و هی با پا زد به موس آقای دکتر و تازه یه جا هم برا مون (من و آقای پدر و دکتر) ابروهاشم بالا انداخت ! وزن نی نی تو هفته سی و چهار و پنج روز دو کیلو و سیصد بود، که خب ... آره زیاد نیست ! تپل مپل نیست ولی خداروشکر کمتر از حد هم نیست ، کاملا نرماله .
- گمونم کاملا شبیه پدرش باشه ! یا اقلا خونواده پدری ،اینو از همون تصویر نه چندان با کیفیت سونوی ساده دوبعدی فهمیدم !