شازده کوچولوشازده کوچولو، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 13 روز سن داره

شازده کوچولو

بیست و یک ماهگی

1393/4/13 1:43
نویسنده : مامان
486 بازدید
اشتراک گذاری

خب اینم از بیست و یک ماهگی! عین برق و باد میگذره . سرعت تغییرات آقا کوچولو مون هم حسابی زیاد شده !

پسرکم این ماه یهو به ماشین علاقه مند شد و تمام توجه و تمرکزش معطوف به ماشین هاشه ! تمام روز ماشین بدست داره روی همه جور سطح مختلف امتحان رانندگی میکنه ! گاهی تمام ماشیناشو به ردیف میکنه ، گاهی اصرار داره همه رو با هم بغل کنه که آخرشم جیغش درمیاد!! چون همه شون جا نمیشن خب! مثل چند روز پیش که یهو صدای جیغ و گریه ش بلند شد، هراسان و نگران دویدم تو اتاق ، داشت شر شر اشک میریخت و از ناراحتی و عصبانیت قرمز شده بود... چرا؟؟ چون نمیتونست همزمان ماشین پنجم رو که خیلی بزرگم بود برداره!!! 

این وضعیت تو تما م روز ادامه داره و با ماشین میره حموم ، میره دسشویی میره خونه مامان بزرگ ، میره مهمونی و میره توی تخت! حتما باید یکی دوتا ماشین تو بغلش باشه تا بخوابه!!

عاشق ماشین بازیشم ! اینقده بامزه رو زمین میکشه و سرگرم میشه و یه چیزاییم میگه !!!

یه ماهی ، شایدم بیشتر هست که یه ن گذاشته آخر ماما گفتناش ، میگه مامان! و من قند تو دلم آب میشه .

مدتیه هر جواب مثبتی رو با آ گفتن همراه میکنه! مثلا اینو میخوای؟ آ ! 

و از اون بامزه تر ، آها گفتنشه ! اینم از کلمات کاملا شخصیه خودشه ! وقتی متوجه منظورش میشیم یه آهاااا یه کشدار میگه !

پسرم همچنان عاشق ماهه! 

یه چیزی که برام خیلی جالبه ، تشخیص بالای جزییاته ، من خودم خیلی وقتا متوجه علامت و تصویر کوچیکی که روی خیلی بسته بندیا یا تو کادر تصویر تلویزیون یا ... هست نمیشم ، واقعا نمیبینم ها! بعد میبینم مثلا پسرک داره یه سره میگه ماشین ماشین ماشین ... و به قوطی دنت روی کابینت اشاره میکنه ! هی میگم کو مامان ماشین کجاست؟؟ آخراش دیگه عصبانی هم میشه و من تازززه میبینم یه ماشین کوچووولوی یه سانتی روی قوطی دنت هست!!! یا توی یه طرح شلوووغ یه ماهی کوچولو میبینه یا ...  و ازین قیبل! 

دیشب توی پاساژ یهو چشمش افتاد به ویترین پررر از ماشین یه فروشگاه ، دیگه مرد میخواست بیاد ایشونو جمع کنه ازونجا!‌ چنان با عشق و علاقه و هیجان داد میزد ماشین ماشییین ،،، مامان بیا ماشین ،،، بابا،،،ماشین!!! که همه نگاهش میکردن ! مدام هم مارو صدا میکرد بریم تو لذت تماشاکردنش شریک شیم !

من و بابایی هم واقعا کم اورده بودیم و علارقم تصمیمی که داشتیم که نذاریم هرچی خواست براش بخریم .. به این نتیجه رسیدیم یه دونه ماشین براش بگیریم ، البته نه همون لحظه ، من بردمش تو پاساژ چرخوندمش و بابایی رفت براش یه ماشین کوچیک خرید و اومد ، و از دیشب تا حالا این ماشین از دستش جدا نشده !!!

پسرکم حسابی داره به باباش علاقه مند میشه ، هر روز بیشتر از دیروز!

روزی چند بار سراغشو میگیره یا میره سراغ وسایلش... وقتیم که صدای در میاد، هیجان زده میپره هوا میگه بابا،،،،بابااااا!!! و کل مجتمع میفهمن باباش اومده ! بعدم شروع میکنه با هیجان چیزایی رو براش تعریف کردن و دویدن دور و برش!

بابایی مهربون هم که منتظر این روزا بوده ، همه جوره با پسرک رفیقه ، از کولی دادن و سواری کردن! تا کتاب خوندن و بازی و حموم ... خلاصه دنیایی دارن پدر و پسر با هم !

کلمه های جدید

بابا دودوگ! بابا بزرگ

مامان جووون یا مامان دودو ! مامان بزرگ

مامان باتی ! مامان فاطی

ماشین یا ماهین ! ماشین

داداش علی!

هندوووون ! (با و کشیده) هندونه ،به طالبی هم میگه هندون! 

دندلی! صندلی!

دم پا ! دمپایی

بالا بالا! بذارم بالا!

بگل ! بغل

و ... دیگه یادم نمیاد ! 

 

الان دو ماهه که از عکس ماهگرد خبری نیست !

چرا؟ 

چون شازده عمرا یه جا بند نمیشه  !

پسندها (1)

نظرات (3)

امید
13 تیر 93 2:53
سلام. دو تا خبر خوش اول اینکه از این به بعد میتونید با خیال راحت عکساتون رو در سایت زیر آپلود کنید و مطمئن باشید که هیچوقت حذف نمیشن و همیشه در اختیار داریدشون. www.u4m.ir دوم اینکه با ابزار آپلود عکس این سایت میتونید سایت آپلود رو به وبلاگتون بیارید.یعنی کد ابزار رو میذارید تو وبلاگتون و بعدش خودتون و بازدیدکننده های وبلاگتون میتونید بدون ورود به سایت براحتی از وبلاگتون عکساتونو آپلود کنید.به همین سادگی کدش رو از ادرس زیر میتونی دریافت کنی www.u4m.ir/tools.php
مامان عالمه
18 تیر 93 12:57
آخی عزیزم شیرین زبون خاله
شهرزاد
18 تیر 93 14:34
وای چه جالب یه قسمتیش عین آراد بود ! هم اونجا که گفتی عاشق ماهه هم توجه به جزییات و دیدن ریز ترین چیزهای مورد علاقش! آخه آراد ما هم عاشق ماهه و حتی بعضی وقتها که غذا نمی خوره می برمش دم پنجره و با تماشای ماه غذاشو تا ته می خوره مدام هم به همه می گه که ماه کجاست و نشونش میده و می گه ماه ! تو تی وی هم به خاطر رمضون که یه ماه گوشه ی تصویره با عشق نشونش میده و هی میگه ماه دنیای این کوچولوهای ما خیلی شبیه فقط علاقه ها و درجه ی شیطنتها شون فرق داره ....یه عکس بذار دیگه ماهک جون دلمون تنگ شده آخه! راستی ماهک جون آدرس فیس بوکه ماهرخ رو داری؟ خیلی دلم می خواد نی نیشو ببینم فکر کنم با هم دوست بودید نه؟ می دونی کیو می گم دیگه؟ تو نی نی سایت بودیم
مامان
پاسخ
آخی نازی آراد شیرین خاله ، آره واقعا همه چیشون مثل همه! برات پیام خصوصی میدم حتما