شازده کوچولوشازده کوچولو، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 13 روز سن داره

شازده کوچولو

در ابتدای ماه دهم

1392/4/15 18:45
نویسنده : مامان
178 بازدید
اشتراک گذاری

در ابتدای ماه ده به سر میبریم ! و اهم اخبار به این قرار است!

از دندون همچنان خبری نیست به جز دوتا قلمبگی روی لثه که هرکی میبینه فورا میگه عهههه این امروز و فرداس که دربیاد! و این امروز و فردا یه ماهی هست که ادامه داره !

چاردست و پا رو یه هفته ای هست خیلی جدی میره و دیگه جای سینه خیز رو کلا گرفته . تو یک ماه خیر هر دو رو میرفت . یعنی چند قدمی چهاردست و پا میرفت و سرعت که میخواست بگیره سینه خیز میرفت!

چند روزه که با گرفتن مبل و میز و تخت و ... خلاصه که هرچی که دم دست باشه از جمله مامان! خودشو میکشه بالا بدون کمک . قبلا تقلا میکرد و باید کمکش میکردم بایسته بعد دیگه خودشو نگه میداشت . این پیشرفت خوشحال کننده زمین خوردنهای پی در پی با صورت و گرومب گرومب افتادنای مکرر به هوای ایستادن و راه رفتن رو در پی داشته تا الان! 

تا سرمو میچرخونم شازده خودشو به یه سوراخی، زیر میزی ،پشت مبلی ، جایی میرسونه و باید گشت پیداش کرد! و با وجود اینکه مدام یه چیزی برای بستن راه آشپزخونه میذارم جلو راه باز آقا یه راهی پیدا میکنه و خودشو با خوشحالی فراون از فتح بزرگش میرسونه به آَشپزخونه !

تا چند روز پیش وقتی کلی  دنبال سیم میگشت و پیدا نمیکرد(عاشق سیمه بچه جانم!) با ذوق میرفت سراغ بند پرده و مشغول تناول میشد. منم کاریش نداشتم چون میدیم خطری نداره و نهایتا چیزی رو سر خودش نمیندازه .اما دو روز پیش با صحنه ای روبرو شدم که منجر شد همین بندا هم برا همیشه از تو دست جمع بشن . شازده پسر رفته بود کلی با بند بازی کرده بود و دور خودش پیچیده بود ولی موقع برگشتن بند افتاده بود دور گردنش و اینم هی تقلا میکرد که رد بیاد بیشتر میکشیدش . در کل خیلی خطرناک نبود وضعیت اما زنگ خطر بزرگی بود . که خدا روشکر به خیر گذشت

این شازده پسر همچنان تا امروز هیچی به  جز شیر نمیخوره! فقط شیر . و همچنان دکتر میگه اشکالی نداره تایک سالگی فرصت هست و شیری که میخوره سیر کننده و کافیه براش. 

یه بازی که از تو شکم مامانی تا حالا همچنان ادامه داره ! بازی با چراغ قوه ست که شازده جان خیلی باش کیف میکنه! نور رو میندازم رو درو دیوار و زمین و فسقل خان با چشمای متعجب و مصمم سعی میکنه با اون دستای کوچولوش بگیردش ! من و بابا ش آی میخندیم آی میخندیم ! طفلی برمیگرده با تعجب بیشتر مارو نگاه میکنه!

عاشق بی بی انیشتینه ! روزی . یا دوروزی بیست دقیقه نیم ساعت میبینه و کلی باش حرف میزنه و باهاش ارتباط برقرار میکنه و سعی میکنه هرکار میکنن اینم تکرار کنه ! 

رادمهر . radmehr 15.4.92

رادمهر . radmehr 15.4.92

رادمهر . radmehr 15.4.92

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

مهلا میر
15 تیر 92 19:02
سلام عزیزم دختر من تو مسابقه نینی ها شرکت کرده خوشحال میشم بهش رای بدی اینم عکسش http://www.niniweblog.com/images/festival92/484.jpg کد عکسش 484 شماره اس ام اس 20008080200
خانم سليماني (مشاور)
16 تیر 92 17:08
با سلام ما با ساخت وبلاگ مشاوره در خدمت شماييم وهرگونه سوالي را جواب مي دهيممنتظريم
مامان رایان
17 تیر 92 7:39
ماهک جووووووووون بعدکلی اوموی خوش اومدی عزیزم.الهیییییییی رادمهرو ماشالا چه این مدت بزرگ شده ماشالا
نارسیس
19 تیر 92 2:45
دردونه یه دونه ! عشقی تو فسقلی بلا عاشق این عکس پنکشم
مامان کیان کوچولو
26 تیر 92 17:09
رادمهر جونم چقد بزرگ شدی ... ماشالله .. قربون خودت و اون موهای نازت